تا بود غصه های مرا دید و دم نزد
وقتی که رفت هم دلِ ما را به هم نزد

بعضی چقدر - از همه دنیا بریده اند -
یک بار هم کنارِ نگاری قدم نزد


سیگار هم نداشت. غزل هم نمی نوشت.
بر جوهرِ پیاله ی غربت قلم نزد

آخر چگونه می شود از زندگی گذشت
بی آنکه حرفِ ساده ای از مرگ هم نزد

لیلای من هم اوست که مجنون نداشته

خاکسترم نمود ولی آتشم نزد.



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Charlie (.♡ناشناخته اجاره ماشين کاغذ ديواري مجله اینترنتی Motarjemsho دوربین مدار بسته و متعلقات standalone B4-1 کانکس | قیمت کانکس | کانکس اسکابن